-
روز دوم بمبئی
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1390 00:07
روز دوم بمبئی ساعت 8 صبح برای انجام برنامه سفر از هتل خارج شدیم. در رستوران پایین هتل صبحانه ای شامل املت، خورش قلوه با گوشت چرخ کرده و چای معمولی وهندی خوردیم و عازم دیدار اماکن مختلف شدیم. روز کاری در اینجا ساعت 10صبح تقریبا شروع میشود. اول به منطقه زرتشتیها رفتیم، بعد به مرکز فرهنگی دیوید ساسون، روزنامه تایمز هند،...
-
شروع سفر و روز یکم
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 23:36
سفر شروع شد و ما از ساعت 1 بامداد به فرودگاه امام خمینی رفتیم و تا ساعت 3:30 فقط چرت زدیم و با تعدادی از مسافران لبنانی، شیعیان 6 امامی هندی و ... صحبت و گفتگو کردیم. اوضاع ما خوب است حاج امیر به زبان عربی مسلط است و حیدررضا به زبان هندی و بنده هم که کمی از هر یک را بلغور میکنم. ساعت 4 تمام چمدانها و وسایل را به بار...
-
مقدمات سفر به هند
چهارشنبه 9 شهریورماه سال 1390 00:54
پول، بلیط، ویزا ! و اما ویزا، وقتی در همه دنیا باید به دنبال پارتی بگردی، دیگه از پارتی بازی ایران نباید شاکی باشی. هندی های سفارت هند هم پول به دهانشان مزه کرده! فقط از طریق رابطه و البته کمی هم شارژ مالی کوچولو!! اما بالاخره ویزا هم درست شد. خروجی هم پرداخت شد و ما به طور رسمی مسافر هند شدیم. توصیه میکنم گول جو...
-
سفر هندوستان
جمعه 28 مردادماه سال 1390 21:47
سلام دوباره قابل توجه علاقه مندان به هندوستان یا مساقران هند، از ۶ سپتامبر آماده خواندن مطالب من در سفر به هندوستان باشید. در این سری از ارسال مطالب سعی دارم تا تمامی اتفاقات سفر و دیدنیهای آن را به صورت روزانه ثبت و گزارش کنم تا هم برای خودم باقی بماند و هم برای خوانندگان علاقه مند به دیدنیهای هند قابل استفاده باشد....
-
شاید بتوان گفت شروعی دوباره
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 14:56
امان از دست گرفتاری! و شاید بی برنامگی. با خودم قرار گذاشته بودم که پس از بازگشت مطالب را دسته بندی و ارائه کنم. اما نشد. تا مسجد سلطان احمد مطالب تقریبا آماده شد که برایتان گذاشته ام ولی ادامه آن با تاخیر مواجه گردید. اما این یادداشت کوچک در این زمان محدود شاید یادآور خاطرات سفر پرخاطره و جسورانه ما به کشوری زیبا و...
-
مسجد سلطان احمد
چهارشنبه 17 شهریورماه سال 1389 04:16
این مسجد به دستور سلطان احمد اول در میان سالهای ۱۶۰۹ تا ۱۶۱۶ ساخته شده است. دارای ۶ مناره است که از سه طرف به حیاطهای جانبی راه دارد. حیاط اصلی مسجد دارای یک سقاخانه ۶ ضلعی در وسط صحن حیاط است. این حیاط با ۳ در به مسجد راه دارد و حیاطهای دیگر نیز هریک با دری مستقل به مسجد راه پیدا میکنند. توالت و دستشویی در حیاط جانبی...
-
جمع بندی استامبول قسمت یکم
چهارشنبه 17 شهریورماه سال 1389 03:41
استامبول بزرگترین شهر ترکیه است و در دو طرف تنگه بسفر قرار دارد. از شمال به دریای سیاه و از جنوب به دریای مرمره، در شرق به شهرهای بولو و زکریا (آدا پازان) و از غرب نیز به شهرهای تکیرداغ و کونار کنر الی، محدود شده است. این شهر داری مساحت حدود 6000 کیلومتر مربع است. در میان تپه های بلند و دره های زیبا، ساختمانها و...
-
جمع بندی منطقه ترابوزان
یکشنبه 14 شهریورماه سال 1389 01:28
با سلام مجدد، نمیدانم چرا اینقدر تنبل شدم. دقیقا وقتی از مرز گذشتیم و وارد ایران شدیم، وقتی خیالمان از بابت ورود و نگرانیهای بی پولی و غیره راحت شد. انگار خستگی این 21 روز بار شد روی دوشم و آنچنان خستگی بر من مستولی شد که انگار کوه کندم و البته واقعا هم کوه کنده بودم! آدم برود میان حوریان بهشتی و مثل آدمهای هپلی...
-
وارد ایران شدیم.
یکشنبه 7 شهریورماه سال 1389 20:59
پس از خواب آخر در ترکیه، ساعت ۷ صبح با آرامش به منطقه صفر مرزی وارد شدیم و با ارائه پاسپورتها، مهر خروج از ترکیه زده شد و مدارک ماشین هم تایید شد و بدون بازرسی وارد خاک ایران گشتیم.! الحمدلله این طرف نیز کارها با سرعت و حدود ۱۵ دقیقه زمان انجام شد. ۱ - هرکدام با پاسپورتهایمان در صف ورود قرار گرفتیم و به دلیل نداشتن...
-
به سوی شهر وان و ایران
یکشنبه 7 شهریورماه سال 1389 20:55
از دیاربکر به سوی وان رهسپار شدیم. این مسیر تا شهر بتلیس حدود ۳۸۰ کیلومتر است. راهی است که از داخل دشت با تپه های کوتاه و با شیب ملایم میگذرد. دو طرف مسیر کشت گندم، و زراعت دیم و آبی دیده میشود. بعضی نقاط نیز باغهای مرکبات در وسعت زیاد دیده میشود. راستی یادم آمد یکی از محصولات مهم در منطقه قونیه، تولید شکر است و شکر...
-
توضیح
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 18:46
مثل اینکه نمیشود ادامه داد! فشارهای درونی تمرکز را از انسان میگیرد!! کنج دیوار نزدیک است/ با میلغزد بروی دکمه ها دستم/ تو گویی در هوای دیگری هستم/
-
خداحافظ دریای آزاد
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 18:19
از اسکندرون به سمت عثمانیه حرکت کردیم. در ادامه به سمت گاضی آن تپ حرکت کردیم (همان قاضی تپه خودمان) وارد شهر نشدیم و تا شونلی اورفا ادامه مسیر دادیم، جاده اتوبانی بود و ماهم در مسیر میرفتیم. سمت راست ما مرز سوریه قرار داشت. از دو اثر باستانی سماریس و سرابیوس گذشتیم و توقف نگردیم. به سمت دیار بکر تغییر مسیر داده و مسیر...
-
ادامه قونیه
شنبه 6 شهریورماه سال 1389 18:01
گفتم گریه ام گرفت! چرا؟ نمیدانم، یعنی میدانیم یکی به خاطر این بود که اینجا معنی تغییر فرهنگی و بی هویتی را فهمیدم. کسانی که خود را همشهری و صاحب مولانا میدانند ولی حتی یک سطر هم از مطالب روی دیوارها، کتابها و... را نمیتوانند بخوانند. تازه مثنوی را هم با ترجمه انگلیسی که به ترکی بازگردانده شده است، میخوانند. واقعا گریه...
-
قونیه 2
جمعه 5 شهریورماه سال 1389 20:10
از درب شرقی وارد میشوید. عشق جز دولت و عنایت نیست/ جز گشاد دل و هدایت نیست هرکه را پرغم و ترش دیدی/ نیست عاشق و زان ولایت نیست. چهار سالن دارد. و به به صورت U چپه قرار گرفته سالن اول: روی سقف اسامی الله محمد ابوبکر عمر عثمان علی حسن حسین نوشته شده است. سقف فاقد تزیینات است. روی دیوارها چند تابلو که بعضی اهدایی و...
-
قونیه
جمعه 5 شهریورماه سال 1389 19:42
بقیه ماجرای داخل جاده ها را بعدا خواهم گفت. تا یادم نرفته گفته های مهم تر را مینویسم. قونیه: شهری محصور میان کوهها که از سمت شرق به دشت مرکزی ترکیه راه دارد. در شمال غربی دریاچه بیشهیر قرار دارد که از بالای کوه نمای زیبایی را به معرض دید میگذارد. اگر از سمت غرب (همان طرفی که ما وارد شدیم) قصد ورود به آن را داشته...
-
Chesme - Ezmir - Efes
چهارشنبه 3 شهریورماه سال 1389 20:23
اول بگم که این مطالب رو یکبار حدود ۲ روز قبل نوشتم و حتی ارسال هم کردم که همان وایرلس مجانی آنقدر سرعتش کم شد که الان فهمیدم ارسال نشده است. پس دوباره مینویسم. حالا چشمه!! شهری است به صورت شبه جزیره که حالت دو شاخه دارد. این شهر یک مسجد، یک خیابان قدیمی (راسته بازار)، و یک محله قدیمی که خیابانهایش به صورت پیج در پیچ و...
-
ازمیر به چشمه
دوشنبه 1 شهریورماه سال 1389 14:54
از مسیر جاده قدیم چشمه و برای پیدا کردن کاروان پارک رفتیم. حدود ۵۰ کیلومتر به صورت اهسته و با دقت سمت راست و چپ را جستجو کردیم، ولی پیدا نشد. سمت راست ساحت دریا و کناره چپ هم فنس و زمین حایل میان اتوبان با جاده قدیم بود. خلاصه در ورودی گوزل باغچه، پلیس جلو مارا نگه داشت. مدارک خواست تماما تقدیم شد! چراغها را کنترل...
-
باعرض پوزش
شنبه 30 مردادماه سال 1389 02:27
همراهان داخل اتومبیل هستند و هی اس ام اس میزنند. بقیه را اگر عمری بود برایتان میفرستم. مجلس تمام شدو به آخر رسید وقت / هنوز اندر وصف ازمیر مانده ایم/
-
تنگه داردانل
شنبه 30 مردادماه سال 1389 02:19
خب پس از گپی کوتاه با مسوول کافی نت و خوردن یک لیموناد و...! حالا ادامه مطلب. تنگه داردانل بزرگتر از بسفر است و این را دیدم، در مورد این دو تنگه در زمان مدرسه خیلی مطلب شنیده و حفظ هم کرده بودم و در امتحانات نیز همیشه یک یا دو سوال از آن می آمد ولی دیدن و تجربه کردن آن خیلی با ارزش و جالب بود. ساعت ۶ به طرف ورودی...
-
ادامه سفر
شنبه 30 مردادماه سال 1389 01:07
استامبول را ترک کردم. البته قسمت بازار و آثار دیدنی را بعدا برایتان مینویسم. اما میخواهم تا یادم نرفته سفرنامه جاده ای را ادامه دهم و در آینده مطالب کلی و اصلی توریستی ر ا شرح خواهم داد. اما توضیح به دلیل اینکه من باید هم رانندگی کنم و هم مطالب را جمع آوری و دانلود، این کار برایم خیلی سخت شده چون نه علی اهل پیدا کردن...
-
توضیح
چهارشنبه 27 مردادماه سال 1389 01:50
با عرض پوزش مجدد کافی نت درحال تعطیل شدن است و من باید تمام کنم اگر فردا وایرلس هتل یا منطقه مسجد سلطان احمد درست باشد حتما برایتان ارسال میکنم. پس تا دیدار بعدی خدانگهدار.
-
ادامه استامبول و سفر به جزایر پرنس
چهارشنبه 27 مردادماه سال 1389 01:41
توضیح اولیه: کامپیوتر درست شد ولی ۲۰ لیر خرج برداشت! قابل توجه حمیدآقا که بعضی از دوستان برای دادن ۱۰۰۰۰ تومان پول سرویس دستگاه، زورشان میاید بدهند!!! اینجا هم وضع ما شبیه همان قیر و قیف شده!! دستگاه خراب است، وایرلس عالی. دستگاه درست شد، وایرلس کل منطقه بهم ریخته! از امروز کلی توریست اروپایی ریختند تو استامبول و قسمت...
-
استامبول (توضیح)
سهشنبه 26 مردادماه سال 1389 02:25
از ترس اینکه مطالبم دوبار حذف نشود. چون در صفحه کلید ترکی جای کلیدها کمی تفاوت دارد و منهم با تمام تسلط بر تایپ فارسی و لاتین، گاهی اوقات دستم روی کلیدهای کنترلی و کمکی میرود و مطالب بهم میریزد و یا حذف میشود . از سوی دیگر این کافی نت تا ۱۵ دقیقه دیگر تعطیل میکند. پس ادامه تحقیق و تفریح را میگذارم برای فردا، تا...
-
استامبول ۲
سهشنبه 26 مردادماه سال 1389 02:02
توضیح: کابل برق آدابتور کامپیوتر خراب شد! آنهم در جایی که سیستم وایرلس با سرعت خوب و مجانی برقرار بود. علی تا ساعت ۳ روی چمنها مشغول پر کردن فیس بوکش بود و به من که رسید، وا رسید!! به همین دلیل به سرعت و برای اینکه مطالب را فراموش نکنم، یک کافی نت پیدا کردم و مطلب قبلی را با بدبختی دوبار نوشتم تا بالاخره ثبت شد. چون...
-
استامبول ۱
سهشنبه 26 مردادماه سال 1389 01:22
استامبول از نظر موقعیت و ساختار شهری: این شهر به دلیل قرار گرفتن در میان دو رشته کوه که یکی از سمت شمال و جنوب دریای سیاه و دیگری از طرف جنوب و شمال دریای مرمره به هم میرسند. به صورت مارپیچ میان درهها و تپه و کوههای کم ارتفاع تر گسترش یافته است. در قسمت اروپایی حدود ۱۸۰ کیلومتر پهنای شهر است، چرا؟ چون یا کشتی تقریبا...
-
مسیر سامسون تا استامبول
یکشنبه 24 مردادماه سال 1389 14:12
از ترابوزان به سمت سامسون حرکت کردیم. ۱۱۰۰ کیلومتر جاده بسیار دیدنی و زیبا که در سمت راست دریای سیاه با زیباییهایش و در طرف چپ نیز کوهستان جنگلی و شهرهای عمودی در دل جنگل، با صفا و زیبا که نه تنها منتظره کنار دریا را از بین نبرده است بلکه بر زیباییهای آن نیز افزوده. بهرحال این مسافت که گاهی از داخل تونل و زمانی از روی...
-
روز یکم قسمت دوم
پنجشنبه 21 مردادماه سال 1389 22:09
خوب! یک دریای خوب، یک حمام دلچسب. حالا یک کم گزارش محلی از خبرگزاری داودپولو تعدادی از آقایان و نسوان مشغول شنا و بازی هستند. بنده هم در کمال آرامش درحال نوشیدن چای ترکی بیوک! روش جالبی برای آرام کردن ساحل پیاده کرده اند. در فواصل ۵۰۰ متری با سنگهای بزرگ و شن ریزی با عمق ۵۰ تا ۶۰ متری وارد دریا شده اند و این قسمت بندی...
-
روز یکم
پنجشنبه 21 مردادماه سال 1389 21:29
پس از ۲۴ ساعت از حرکتمان به مرز بازرگان رسیدیم تا فرمهای مربوطه را پر کردیم و اجازه خروج گرفتیم. ساعت ۹ شب شد. مامورین گمرک ما با ادب و احترام (ولی به زبان ترکی) کار مارا راه انداختند. مامورین گمرک ترکیه هم با خوشرویی و احترام ما را به کشورشان پذیرفتند. هیچگونه وجهی را هم دریافت نکردند! (تمام اطلاعات غلط از سمت دوستان...
-
از اینجا شروع کردم
دوشنبه 18 مردادماه سال 1389 11:25
سلام با اینکه چندین سال است که در زمینه کامپوتر و برنامه سازی فعالیت میکنم. ولی تاکنون در وبلاگ فعالیتی نداشته ام. این اسم را هم به ناچار و با عجله انتخاب کردم، داود اسم خودم و پولو هم مخفف ماکوپولو جهانگرد است! پ س اگر تا مدتی اشکالاتی در کارم میبینید. گناه بی تجربگی و تازه کاری است. از امروز میخواهم یک سفر ۲۰۰۰۰...